داستان حر بن یزید ریاحی
آشنایی با حر بن یزید ریاحی
حر بن یزید ریاحی، با نام کاملِ «حُرِّ بن یَزید بن ناجیَّة بن قَنعَب بن عَتّاب بن الحارِث بن عَمرو بن هَمّام الریاحی الیَربوعی التَمیمی» یکی از فرماندهان نظامی کوفه بود. پیش از واقعه عاشورا مأموریت یافت با سپاه هزار نفری، مانع حرکت امام حسین (ع) به سوی کوفه و نیز بازگشت او شود. حر در روز عاشورا، به سپاه امام حسین (ع) پیوست و در دفاع از او جنگید و به شهادت رسید. حرّ از مشهورترین جنگاوران كوفه بود و به دستور عبیدالله بن زیاد به فرماندهی بخشی از سپاه اعزامی برای مواجهه با امام حسین (ع) منصوب شد.
داستان حر در روز عاشورا
حرّ تا روز عاشورا در سپاه عمر سعد بود، اما صبح عاشورا وقتی فهمید کار جنگ با حسین بن علی (ع) جدی است. به بهانه آبدادن اسب خویش، از اردوگاه عمر سعد جداشد و به کاروان امام حسین (ع) و جبهه حق پیوست. از حر روایت کردهاند که : هنگامی که از قصر ابن زیاد در کوفه خارج شدم تا به سمت حسین بن علی حرکت کنم، ندایی را شنیدم. میگفت: «ای حرّ! تو را به بهشت بشارت باد». او میگوید که به پشت سر نگریستم و کسی را ندیدم.» با خود گفتم: «به خدا قسم، این بشارت نیست؛ چگونه بشارت باشد در حالی که من راهی جنگ با حسین بن علی(ع) هستم.» حر چون تصمیم کوفیان را برای جنگ با آن حضرت(ع) را جدی دید نزد عمر بن سعد رفت. به او گفت: «آیا تو میخواهی با این مرد بجنگی؟». گفت: «آری به خداقسم چنان جنگیکنم که آسانترین آن افتادن سرها و بریدن دستها باشد.» حر گفت: «مگر پیشنهادات او خوشآیندتان نبود؟» ابن سعد گفت: «اگر کار به دست من بود میپذیرفتم؛ ولی امیر تو (عبیداللَّه) نپذیرفت.»
تفسیر شجاعت حر
پس حر عمر بن سعد را ترک کرد و در گوشهای از لشکر ایستاد و اندک اندک به سپاه امام(ع) نزدیک شد. مهاجر بن اوس -که در لشکر عمر سعد بود- به حر گفت: «آیا میخواهی حمله کنی؟ » حر در حالی که میلرزید پاسخی نداد مهاجر که از حال و وضع حر به شک افتادهبود، او را مورد خطاب قرارداد و گفت: «به خدا قسم هرگز در هیچ جنگی تو را به این حال ندیدهبودم، اگر از من میپرسیدند: شجاعترین مردم کوفه کیست از تو نمیگذشتم (و تو را نام میبردم) پس این چه حالی است که در تو میبینم؟ » حر گفت: «بدرستی که خود را میان بهشت و جهنم میبینم و به خدا سوگند اگر پاره پاره شوم و مرا با آتش بسوزانند من جز بهشت چیز دیگری را انتخاب نخواهم کرد.»
شهادت حر بن یزید ریاحی
بنا به نقل «ابن اثير» در تاريخ خود هنگامى كه حر خدمت امام (ع) رسيد، عرضه داشت: من فكر نمى كردم كه اين جماعت كار را به اينجا برسانند والاّ هيچگاه با آنان همراهى نمى كردم. اينك براى توبه به نزدت آمدهام و تصميم دارم تا پاى مرگ از شما حمايت كنم و در پيش رويت كشته شوم، آيا توبه من پذيرفته است؟! امام (ع) با مهربانى پاسخ داد: «نَعَمْ، يَتُوبُ اللهُ عَلَيْكَ وَيَغْفِرُ لَكَ»؛ (آرى خداوند توبه ات را مى پذيرد و گناهانت را مى بخشد). حر در روز عاشورا پا به پای یاران امام (ع) جنگید تا آنكه سرانجام لشكر پياده نظام ابن سعد بر او حمله ور شدند و او را به شهادت رساندند.
مرقد حر بن یزید ریاحی
به گفته سید محسن امین، وقتی زماندفن شهدای کربلا توسط افراد قبیله بنی اسد بود. گروهی از قبیله حرّ، مانع دفن جسد حر همراه با دیگر شهدای کربلا شدند. جسد وی را در جایی که در قدیم به آن «نواویس» میگفتهاند، به خاکسپردند. بنابراین جسد او با فاصله از مرقد امام حسین (ع) دفنشده. آرامگاه حر اکنون در سمت غربی شهر کربلا به فاصله حدود هفت کیلومتر واقع شده است.